ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
این پست در حال به روز رسانی است
شهید محمودبرجعلی زاده | شهید محمود خضرایی | شهید محمود کاوه | شهیدعلم الهدی |
شهید مهدی باکری |
شهید حاج محمد ابراهیم همّت |
شهید حاج محمد ابراهیم همت در دومین وصیت نامه بجامانده از خود نوشته است: خویشتن را در قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم.سیمهای خاردار مانعند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه که از خدا بازم می دارد متنفرم. اولین وصیت نامه شهید همت: به تاریخ 19/10/59 شمسی ساعت
10:10 شب چند سطری وصیت نامه می نویسم : هر شب ستاره ای را به زمین می کشند و باز
این آسمان غمزده غرق ستاره است ، مادر جان می دانی تو را بسیاردوست دارم و می
دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت.مادر، جهل حاکم بر یک جامعه
انسانها را به تباهی می کشد و حکومت های طاغوت مکمل های این جهل اند و شاید قرنها
طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و
سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت
و شهادت است. مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم ؟
کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من
افتخار شهادت داشتم از امام بخواهید برایم دعا کنند تا شاید خدا من روسیاه را در
درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از
انسانهای سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و
نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند. ای
کاش به خود می آمدند. از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به
شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ
کجا پیدا نمی شود نه شرقی - نه غربی؛ اسلامی که : اسلامی ... ای کاش ملتهای تحت
فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می آمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک می
مالیدند. مادر جان، جامعه ما
انقلاب کرده و چندین سال طول می کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز
انسانها بیرون ببرد ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند زیرا نه آن را
می شناختند و نه باریش زحمت و رنجی متحمل شده اند از هر طرف به این نو نهال آزاده
ضربه زدند ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر
؛ من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش
کنم علی وار زیستن و علی وار شهید شدن, حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را
دوست می دارم شهادت در قاموس اسلام کاریترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور،شرک و
الحاد میزند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استعمار چقدر جامعه ما
را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست اینها سد راه انقلاب اسلامیند ؛ پس سد
راه اسلام باید برداشته شودند تا راه تکامل طی شود مادر جان به خدا قسم اگر گریه
کنی و به خاطر من گریه کنی اصلا از تو راضی نخواهم بود. زینب وار زندگی کن و مرا
نیز به خدا بسپار ( اللهم ارزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک) . |