سردارگمنام گیلانی

شهید سیّد جعفر(منصور) منصوری

سردارگمنام گیلانی

شهید سیّد جعفر(منصور) منصوری

زمزمه عشق 8

برگی دیگر از دل نوشته های سردار شهید سیّدجعفرمنصوری 

 

-  خـدایا ! خـدایا! خوبم کن ، تا خوب ترها را بشناسم. 

خـدایا ! ایمانم بده تا ایمان دارها را بشناسم. 

خـدایا ! تقوایم ده تا تقوا داران را بشناسم. 

خـدایا ! شناختم ده تا تو را بهتر بشناسم. 

خـدای من ! برایت می میرم  ، خدایا خودت شاهدی راست می گویم. خدایا ! کاشکی گناه نداشتم و صادقانه در راهت جان می سپردم. الآن که روزها و لحظات آخر عمر را می گذرانم ، می بینم در حقّت خیلی ظلم روا داشته ام. 

- خـدایا ! من می دانم که مستحق آتشم ، مستحق عذابم . ولی خدای من ! اقرار می کنم که تقصیر کارم ، هرچه گناه کردم پرده پوشیدی ، خدای من ! پرده از گناهانم بر ندار . خدایا ! اگر می خواهی مرا بسوزانی ، دستم به جایی بند نیست.خـدایا ! به حق یتیمان شهداء ، به حق اشکهایشان و به حق آه دلشان ازگناهانم در گذر . 


 

سیّدجعفر منصوری - 1364/11/17    شب ِقبل از عملیات والفجر 8 (فتح فاو)

زمزمه عشق 7

برگی دیگر از دل نوشته های سردار شهید سیّد جعفر منصوری.


ای خدای من:

کاشکی می توانستم دیگر گناه نکنم.

کاشکی می توانستم بنده خوبی برایت باشم.

کاشکی می توانستم تمام کارهایم را برای تو انجام می دادم.

کاشکی می توانستم حق محبت دیگران را آنچنان که هست ادا کنم.

کاشکی فقط برای تو سجده می کردم.

کاشکی تو را بهتر می شناختم.

کاشکی شب و روز اشک هایم همچون باران برای حسین علیه السلام می بارید.

کاشکی اسلام را بهتر می شناختم.

کاشکی راهم را که راه شهیدان است بهتر می شناختم.

کاشکی کم صحبت بودم.

کاشکی کم گناه بودم.

هزاران کاشکی دیگر . خدایا ! دلم پر است می خواهم گریه کنم گریه ام نمی گیرد ، خدایا! با شیون و داد می گویم ، خدایا! خدایا! خوبم کن.


ادامه دارد.......................


1364/11/17 سیّد جعفر منصوری


این دست نوشته شب قبل ازعملیات والفجر8توسط شهیدنگاشته شده است.