ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
برگی دیگر از دست نوشته های سردار شهید سیّدمنصوری
خدایا ! من آمده ام تا به سوی تو بیایم.
خدایا ! من تو را طلبیدم و به تو عشق ورزیدم ، عاشقت گشته ام و با پای خود آمده ام تا عاشقت را بکشی و خونبهایش گردی!
آری من توشه سفر را بسته ام . توشه ای که در قلبم و درون وجودم شعله می کشد و پیکرم را می سوزاند . و امّا خدایا ! با پیکری سوخته هم خواهم آمد. این غوغایی است جوشیده از آخرین نغمه های وداع ، غوغایی برای هجرت ، برای گسستن از هیچ و پیوستن پر شکوه به دوست.
تاریخی برای دست نوشته ثبت نشده است . لیکن بر حسب مرور دست نوشته های بجا مانده از شهید ،احتمالاً این دست نوشته مربوط به تاریخ شهادت یکی از همرزمان شهید بنام شهید حسین حجتی به تاریخ 22/12/1363 از شهدای ل8 نجف اشرف و اهل شهرستان نجف آباد که از قرار معلوم مزار این شهید بزرگوار در گلزار جنت الشهداء نجف آباد می باشد.
باز اینک یاد یاران کردهام
یاد گلزار بهاران کردهام
یاد آن پروانههای سوخته
جبهه سرداران گمنامت کجاست
وه که گوهرهای خود گم کردهایم
یاد جبهه ، یاد مجنون کردهام
یادجبهه ، یاد شبهای کمین
یاد اشک و نالههای نیمه شب
یاد یاران بسیجی کردهام
اینک این دل یاد شرهانی کند
یاد همت ، سرفراز دارها
عشق را سر فصل جانبازی کنم
کو ز جام عاشقی سرمست شد
سرنوشت عاشقی یکسربلاست
اشک غم بر گونهها افشاندهایم
مرگ یاران ، رمز و راز زندگیاست
گر به دنیا بهر ما کاشانه نیست
یارب اینک درد ما را چاره کن
آتشی اندر دلم افروخته
سرخوشان جرعه جامت کجاست
ما برادرهای خود گم کردهایم
یاد بدر و یاد کارون کردهام
یاد رفتن در میان دشت مین
یاد بیتابی و عشق سوز شب
یاد شبهای دوئیجی کردهام
یاد خرازی و ردانی کند
یاد ایثار جلال افشارها
یاد همت ، یاد خرازی کنم
چون اباالفضل علی(ع) بیدست شد
راهبیدردان ز راه ما جداست
عاشقان رفتند و ما وا ماندهایم
ماندن ما ، معنی شرمندگیاست
بهتر از الطاف صاحب خانه چیست؟
در رهت چون عاشقی ، آواره کن
یاعلی مدد
سیدنا سلام؛امشب خیلی استفاده بردیم از امکانات وبتون،
خدای متعال برتوفیقات شما بیفزاید ان شاءالله؛
روح شهید بزرگوارشما وهمه ی شهدای والامقام و امام شهداء شاد
سلام بر حاج مجید عزیز ؛
هر بار که دل نوشته ها و متن نوشته های سیّدشهید را برای نوشتن در وبلاگ با خودم زمزمه می کنم ، به شدّت متأثر می شوم. بی دلیل نیست که حضرت آقا می فرمایند:
مسأله ى شهید و ایثارگرى، کهنه شدنى نیست؛ این، موتور حرکت جامعه است ... شهداى ما مظهر فضائل انسانى بودند. من روزها و شبهاى زیادى را با جوانها در دوران جنگ به سر برده ام و از نزدیک شخصیت، هویت و عظمت روحىِ جوانانى را که بعدها چهره هاى ماندگار شهید شدند، لمس کرده ام؛ اینها حقیقتاً نمادهاى فضیلت بودند.
التماس دعا
وبلاگ سردار گمنام گیلانی