سردارگمنام گیلانی

سردارگمنام گیلانی

شهید سیّد جعفر(منصور) منصوری
سردارگمنام گیلانی

سردارگمنام گیلانی

شهید سیّد جعفر(منصور) منصوری

درخواست نصیحت از یک رزمنده

متن زیر  نصیحت معنوی یکی از رزمندگان اسلام به سردار شهید سیّدمنصوری است. از قرار معلوم و آن گونه که از متن نصیحت فهم و درک می شود شهید بزرگوار با نهایت خضوع و فروتنی  از رزمنده ای که احتمالاً با ایشان دوستی داشته در خواست می کند در دفترچه یادداشت شخصی اش نصایحی را برای او بنویسید که ایشان با شناختی که از سجایای معنوی شهید داشته با اکراه درخواست شهید را اجابت نموده و اقدام به نوشتن نصایح ارزشمند که برگرفته از کمالات معنوی نگارنده بوده می نماید.

بسمه تعالی

بهترین سلام ها خدمت دوست عزیزم سیّد منصور منصوری ، اگر چه از لحاظ معنوی به ما ارجحیت دارید ولی به ناچار به درخواست و اصرار شما جمله ای را می نویسم:

برادرم تنها رفیقی که همراه ما به آن دنیا خواهد آمد اعمال ما می باشد و چه بهتر است اعمال نیک و عبادت الهی با ما باشد. آری ! روزی فرا می رسد که همه ما غبطه می خوریم.

یک عده از این غبطه می خورند که چرا اعمالی جزء عمل زشت و ناپسند چیز دیگری ندارند.

یک عده دیگر غبطه از آن می خورند که چرا اعمال نیک و خوبشان زیاد نیست.

پس خودمان را آماده کنیم برای روز موعود و انشاء الله روزی در کنار حوض کوثر با هم ملاقات کنیم.

سیّد عزیز امیدوارم که ما را در نماز شبهایتان فراموش نکنید و دعا کن که خداوند متعال ما را شهید بمیراند و در صف السابقون و السابقون قرار دهد.


والسلام - التماس دعا  اهواز 1363/11/23  حبیب الله

شهید و شهادت از دیدگاه شهید مطهری

شهید و شهادت از دیدگاه شهید مطهری

:: مثل شهید ، مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته‌شدن و فانی شدن و پرتوافکندن است تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند.

:: شهدا شمع محفل بشریت‌اند و محفل بشریت را روشن کردند. اگر این محفل تاریک می‌ماند هیچ دستگاهی نمی‌توانست کار خود را آغازکند یا ادامه دهد.

:: هیچ وقت خون شهید هدر نمی‌رود، خون شهید هر قطره‌اش تبدیل به صدها قطره و هزارها قطره، بلکه به دریایی از خون می‌گردد و در پیکر اجتماع وارد می‌شود.

:: شهادت تزریق خون است به پیکراجتماع و این شهدا هستند که به پیکر اجتماع و در رگهای اجتماع خون جدید وارد می‌کنند.

:: علی(ع) به امید شهادت زنده بود. اگر این امید را از او می‌گرفتند خیری در زندگی نمی‌دید و زندگی برایش بی‌معنی و بی‌مفهوم بود.

:: گریه بر شهید ، شرکت در حماسه‌ی او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست.

:: منطق شهید ، منطقی است آمیخته با منطق عشق از یک طرف و منطق اصلاح و مصلح از طرف دیگر.

:: شهید به خون خود و در حقیقت به تمام وجود و هستی خود ارزش و ابدیت و جاودانگی می‌بخشد.

:: شهید ، شهیدِ ، کلمه ای دیگری جای این کلمه را نمی گیرد و نمی تواند بگیرد.


منبع: سایت تبیان