سردارگمنام گیلانی

سردارگمنام گیلانی

شهید سیّد جعفر(منصور) منصوری
سردارگمنام گیلانی

سردارگمنام گیلانی

شهید سیّد جعفر(منصور) منصوری

زمزمه عشق 7

برگی دیگر از دل نوشته های سردار شهید سیّد جعفر منصوری.


ای خدای من:

کاشکی می توانستم دیگر گناه نکنم.

کاشکی می توانستم بنده خوبی برایت باشم.

کاشکی می توانستم تمام کارهایم را برای تو انجام می دادم.

کاشکی می توانستم حق محبت دیگران را آنچنان که هست ادا کنم.

کاشکی فقط برای تو سجده می کردم.

کاشکی تو را بهتر می شناختم.

کاشکی شب و روز اشک هایم همچون باران برای حسین علیه السلام می بارید.

کاشکی اسلام را بهتر می شناختم.

کاشکی راهم را که راه شهیدان است بهتر می شناختم.

کاشکی کم صحبت بودم.

کاشکی کم گناه بودم.

هزاران کاشکی دیگر . خدایا ! دلم پر است می خواهم گریه کنم گریه ام نمی گیرد ، خدایا! با شیون و داد می گویم ، خدایا! خدایا! خوبم کن.


ادامه دارد.......................


1364/11/17 سیّد جعفر منصوری


این دست نوشته شب قبل ازعملیات والفجر8توسط شهیدنگاشته شده است.

نامه شهید سیِّدمنصوری به پدر و مادرش


بسم الله الرحمن الرحیم

بنام معبود عابدان ، معشوق عاشقان ، مقصود قاصدان ، امید امیدواران ، نجات بخش گناهکاران ، بخشنده گناهان و درود بی کران او بر حضرت محمد صلی الله علیه و خاندان پاک و پاکیزه اش.

سلام علیکم؛ 

حضور پدر و مادر گرامی و عزیزم سلام عرض می نمایم و امیدوارم که انشاء الله خوش و خرم بوده باشید و هیچ گونه نگرانی نداشته باشید. اگر از راه لطف ، احوالاتی از فرزند خود خواسته باشید الحمدالله بد نیستم و به دعاگویی شما مشغولم و هیچ نگرانی ندارم جزء دوری شما .

از شما می خواهم که یک دعا در حق فرزندتان بکنید که خداوند متعال مرا جزء رهروان راه شهیدان قرار دهد انشاء الله و مرا در بستر ممیراند و مرگم در راه خدا باشد که بزرگترین افتخار است برای یک مومن . وقت گرانبهای شما را نمی گیرم و شما را به خداوند متعال می سپارم

فرزندتان سیّدجعفر منصوری – 14/09/1364